رسالتهاي اصلي زن منتظر
زنان شيعه با بهرهگيري از آموزههاي ديني در طول تاريخ تشيع با پرداختن به اساسيترين نقش و کارکرد زنان، که همان مادري است، بلندترين گامها را براي حفظ ولايت برداشتهاند. آنان با نقشآفريني خود ارزش ولايت و حب به ولي خدا را به فرزندان خود منتقل کردند و بالاخص در عصر غيبت، اين مادران بودند که با فضاسازي مناسب در خانه و با پايبندي به امام زمان خود و با علاقهاي که به ايشان نشان ميدادند و رابطه قلبي و معرفتي که با حضرت داشتند، اين علاقه و عاطفه را به فرزندان نيز منتقل کردند و از اين طريق، در حفظ و احياي اين مهم ميکوشيدند.
زن منتظر، زماني خود را در صراط مستقيم و در مسير عبوديت، احساس ميکند که اصالت را به مادري و همسري دهد و در صورت تعارض و عدم امکان جمع بين آنها و مسائل ديگر، در انتخاب خود، گزينهي خانواده را برگزيند و از اين انتخاب خود بسيار مسرور و خوشحال باشد
و اما در عصر حاضر، تربيت انسان ديندار پويا، کارآمد و عاشق ولايت از اهميت و جايگاه بالايي برخوردار است؛ چرا که شاهد هجوم جريان شوم ناتوي فرهنگي هستيم که بنا دارد از نسل جوان ما يک نسل بيهويت و بيريشه بسازد.
نقش مادران در دفاع از هويت ملي و ديني و انتقال ارزشها بسيار پررنگ ميشود؛ چرا که تمامي ارزشهاي ديني، اخلاقي، ملي و… در درون خانواده است که شکل ميگيرد، نهادينه ميگردد و به جامعه منتقل ميشود. بالاخص ارزشهاي ولايتمداري که از جمله ارزشهايي است که دشمن نوک تيز پيکان حملهي خود را متوجه آن نموده است، از طريق خانواده، از نسلي به نسل ديگر منتقل ميشود.
مادران منتظر بايد بدانند يکي از مسئوليتهايي که از طرف شارع مقدس بر عهدهي آنان گذاشته شده، تلاش براي تربيت يک نسل ولايي است؛ چرا که در روايات متعدد آمده است که ولايت و مودت اهل بيت از فرايض الهي است و ملاک قبول اعمال و عبادات به حساب ميآيد.
در زيارت جامعهي کبيره ميخوانيم: بموالاتکم تقبل الطاعه المفترضه و لکم الموده الواجبه: به سبب ولايت شما طاعت واجب پذيرفته ميشود و «موده واجبه» براي شماست. همچنين پيامبر به سلمان فرمودند: انالموده اهل بيتي مفروضه واجبه علي کل مۆمن و مۆمنه: مودت اهل بيت من بر هر مرد و زن باايمان فرض و واجب است.
از اين رو، عمدهترين نقشآفرينيهاي زن منتظر، منتظرپروري است. اميد است همان طور که زنان در طول تاريخ تشيع افتخارآفرينيهاي زيادي در حفظ مکتب تشيع داشتهاند، در اين عصر هم بتوانند با تربيت نسل مهديباور، دين خود را به جامعهي ديني ادا نمايند.
صفحات: 1· 2