اصول تربیت دینی پیامبر اعظم (صلّی الله علیه وآله)
تربیت دینی از جمله دغدغه های والدین دیندار به عنوان متولیان اصلی تربیت است. در سده حاضر، والدین برای تربیت دینی فرزندان خود با چالش هایی جدی روبه رو می باشند، به طور مثال یکی از مهم ترین راهبردهای تربیت دینی در گذشته، کنترل و دور نگه داشتن کودکان از محیط های نامطلوب بود، اما در قرن حاضر، ارتباطات تمامی مرزها را در هم نوردیده، کنترل را از دست متولیان تربیتی خارج کرده، امکان محدود ساختن کودکان را از والدین سلب نموده است.
در امر تربیت دینی اگر والدین از آغاز به تمامی رهنمودهای پیامبر اعظم (صلی الله علیه وآله) عمل کنند، به توفیقات زیادی در تربیت یک نسل پاک، سالم و پویا دست خواهند یافت.
اما به رغم تمامی این چالش ها، ما برخوردار از نظام تربیتی هستیم که از آبشخور مبانی غنی و نابی سرچشمه می گیرد که در هر عصر و زمانی پاسخگوی نیازهای آن زمان خواهد بود. براساس گزارش هفته نامه «Life» ـ از پرتیراژترین هفته نامه امریکایی ـ رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) رتبه اول را در ایجاد دگرگونی و رساندن جامعه به تمدن در طول تاریخ دارند. این فرایند نشان می دهد که برنامه های اسلام، تحول آفرین و حیات بخش است و در هر برهه ای از زمان می تواند راهگشا باشد، به شرط آنکه رویکردی جدی و فرانگر به مسائل دینی داشته باشیم.
در امر تربیت دینی اگر والدین از آغاز به تمامی رهنمودهای پیامبر اعظم(صلی الله علیه وآله) عمل کنند، به توفیقات زیادی در تربیت یک نسل پاک، سالم و پویا دست خواهند یافت.
در این نوشتار سعی بر این است که با بهره گیری از آموزه های تربیتی رسول گرامی اسلام در سال پیامبر اعظم(ص) به برخی از مسائل تربیت دینی توجه کنیم. به امید آنکه توانسته باشیم در حد توان خود، توشه ای از دریای معارف نبوی را برگرفته باشیم.
تربیت دینی
امروزه در نوشته های غربی در باب تربیت دینی (Education ـ Religious) بحث «القا و تلقین» (Indoctrination) را تداعی می کنند و هر جا از «تحمیل و القای ارزش» سخن به میان می آید، ذهن خواننده را به بحث «تربیت دینی و اخلاقی» سوق می دهند؛ گویا فرض این است که تربیت دینی به جز از طریق القای کورکورانه میسور نیست و از آنجا که این القا ناعادلانه و غیر صحیح است، باید تربیت دینی را متوقف کرد! تربیت دینی جزء آن دسته از مفاهیمی است که به ظاهر بسیار روشن و بی نیاز از تحلیل و تفسیر می نماید، ولی به همان اندازه از ابهام برخوردار است و بررسی دقیق و جامعی را می طلبد.
در تعریف تربیت دینی می توان گفت: «تربیت دینی به معنی فراگیر این است که کودک یا نوجوان به گونه ای آموزش ببیند و تربیت شود که کمال شخصیت او با اهداف دینیِ مطرح شده در قرآن و روایات همگونی داشته باشد و نهایتا بتوان او را مسلمان واقعی دانست.»
در این اصطلاح، تربیت دینی محدود به مسائل اعتقادی، معنوی یا اخلاقی نمی شود، بلکه رفتار و اندیشه آدمی را در سایر ابعاد فرهنگی، سیاسی، اعتقادی، اجتماعی، عاطفی و هیجانی در بر می گیرد و تمام شخصیت انسان را پوشش می دهند.
با توجه به آنچه گذشت، تربیت دینی را می توان «شکوفا کردن فطرت توحیدی انسان و نمود آن در کارکرد عبادی» تعریف کرد.
اصول تربیت دینی
منظور از اصل در این موضوع، به دست آوردن قواعد کلی است که در تربیت دینی باید از آن بهره جست تا برایند و ثمره تربیت، انسان دیندار باشد. باید توجه داشت که پیدا کردن این اصول و قواعد، از ضرورت ها است. بر این اساس هنگامی که از اصول حاکم بر نظام تربیت دینی سخن می گوییم، منظور قواعدی است که به منزله راهنمای عمل برای مربیان جهت رسیدن به مقاصد تربیتی می باشد.
به بیان دیگر اصول تربیت دینی، مجموعه قواعدی خواهد بود که از مبانی تعلیم و تربیت گرفته شده، به عنوان نقشه و راهنمای عملی در اختیار متولیان تربیتی قرار می گیرد. مربی با در دست داشتن آن می تواند در رویارویی با اوضاع و با توجه به نیازهای روز، به ابداع و آفرینش روش های تربیتی متناسب با اوضاع فعلی اقدام نماید.
اوّل: اصل تدریج
یکی از مهم ترین اصول در تربیت دینی، اصل تدریج است. در جهان هستی هر پدیده و رویداد دارای ضابطه و قانونی است. هر چیزی ظرفیت و اندازه ای خاص دارد. پرورش ابعاد روحانی انسان هم از ضابطه و قانون تدریج و تکامل پیروی می کند. سنت تدریج در حوزه تربیت دینی یک اصل است. پرورش دینی باید با برنامه ریزی زمانبندی شده متوازن، همراه با تربیت بدن و به پیروی از عقل، مبتنی بر شناخت نیازها، علایق و قابلیت ها انجام گیرد.
آموزه های پیامبر اکرم(ص) در تربیت دینی این اصل را خاطرنشان می سازد که پرورش باید در چرخه ها و دوره های رشد: ـ «رشد بدنی، ذهنی و عقلی» ـ و براساس یک سیر منظم صورت گیرد.
بر این اساس، پیامبر(ص) دوره های تربیتی را به سه دوره: سیادت، اطاعت و وزارت تقسیم می کند و برای هر کدام با توجه به نیازهای آن دوره دستور عمل های خاص بیان می کند.
عدم توجه به اصل تدریج، مربیان را با مشکلات زیادی روبه رو می گرداند؛ زیرا اگر کودک به یکباره بدون آمادگی تدریجی، در همان روز مقرر که مکلف می گردد، با انبوهی از تکالیف روبه رو شود و خود را ملزم به رعایت همه آنها بداند، قطعا شانه خالی می کند و از عهده این همه وظیفه و مهم برنمی آید. اگر هم بپذیرد، تکلیف (که یک شرافت ارزشمند می باشد) برای او خاطره ای شیرین و به یادماندنی نخواهد بود. مثل اینکه شخصی را بدون هیچ آمادگی به درون حوض آب سرد پرتاب و دچار شوک کنیم، در حالی که اگر آرام آرام بدن خود را داخل آب می کرد، برای او هیچ مشکلی پیش نمی آمد.
کودکی که هیچ انسی با نماز نداشته، یک دفعه مکلف می شود که شبانه روز هفده رکعت نماز بخواند و یا دختر خانمی که هیچ گونه پایبندی، گرچه اندک به پوشش نداشته، الان مجبور می گردد حجاب را به طور کامل رعایت کند نماید! طبیعی است که دچار وحشت می شود.
در بیان اهمیت اصل تدریج، ذکر روایتی از حضرت مناسب است. ایشان می فرمایند:
والدین وظیفه دارند برای تربیت دینی فرزند، در سه سالگی کلمه توحید «لا اله الا اللّه» را به طفل بیاموزند و در چهار سالگی «محمد رسول اللّه» را به او یاد بدهند و در پنج سالگی رویش را به قبله کنند و به او بگویند که سر به سجده گزارد. در شش سالگی کامل رکوع و سجده صحیح را به او بیاموزند و در هفت سالگی به طفل بگویند دست و صورت را بشوی و نماز بگزار!
در روایتی دیگر آمده است: «کودکان خود را در هفت سالگی وادار کنید نماز بگزارند».
رسول اعظم (صلی الله علیه وآله) به عنوان والاترین الگوی تربیتی و بزرگ ترین مربی انسان ها، اهتمام خاصی نسبت به تکریم و احترام به کودکان داشتند.
دوم: اصل احترام
انسان ها از نظر روانی، به احترام نیاز دارند و غالبا به افراد و پدیده هایی توجه می کنند که نیاز آنها را تأمین نماید، بدین جهت یکی از اصول اساسی در تربیت دینی، توجه به «اصل احترام» است.
بدون احترام و گرامیداشت شخصیت کودک، توفیق چندانی در تربیت دینی نخواهد بود. به خاطر اهمیت این اصل، رسول اعظم(ص) به عنوان والاترین الگوی تربیتی و بزرگ ترین مربی انسان ها، اهتمام خاصی نسبت به گرامیداشت و احترام به کودکان داشتند. در برخورد با امام حسن و امام حسین علیهماالسلام توجه به این اصل را در سیره تربیتی حضرت رسول(ص) به خوبی می بینیم. نقل می کنند:
رسول اکرم نشسته بودند، حسن و حسین علیهماالسلام وارد شدند، حضرت به احترام آنها از جای برخاست و به انتظار ایستاد. کودکان آرام می آمدند، لحظاتی طول کشید، از این رو رسول اکرم(ص) خود به طرف کودکان پیش رفتند و از آنان استقبال کردند، بغل باز کردند و هر دو را در آغوش گرفتند.
رسول اکرم(ص) برای امام حسن و امام حسین احترام ویژه ای قائل بودند و با عنایت خاص برخورد می کردند، مَنِش و روش برخورد ایشان با کودکان دیگر نیز نشان از احترام به آنان داشت. سیره نویسان گزارش داده اند: هر وقت که رسول اکرم(ص) از سفری برمی گشت، در راه با کودکان برخورد می کرد و به احترام آنها می ایستاد، سپس امر می فرمود که کودکان را از زمین بلند کرده و به حضرت دهند. رسول(ص) بعضی را در بغل می گرفتند و به اصحاب امر می فرمود کودکان را بغل بگیرید. اطفال از این برخورد محبت آمیز، بی اندازه خوشحال می شدند و این خاطرات شیرین را هرگز فراموش نمی کردند. همین شیوه و روش را پیامبر(ص) به والدین توصیه می کرد و می فرمود:
«به فرزندان خود احترام بگذارید و با آداب و روش پسندیده با آنها برخورد کنید.»
احترام به کودکان در سیره رسول اعظم(ص) اهمیت داشت و گاهی اتفاق می افتاد حضرت جهت رعایت حال کودکان، نماز خود را به سرعت پایان می داد. امام صادق(علیه السلام) نقل می کند که رسول اکرم(ص) نماز ظهر را با مردم به جماعت گزارد و دو رکعت آخر را به سرعت و با حذف مستحبات خواند. پس از نماز مردم گفتند: یا رسول اللّه ! آیا در نماز پیشامدی شد، حضرت فرمود: مگر صدای گریه کودک را نشنیدید؟
سوم: اصل اعتدال
یکی دیگر از اصول تربیت اسلامی اصل اعتدال است. با توجه به ظرفیت های مختلف انسان ها، این اصل در تربیت دینی ضرورت جدی پیدا می کند.
اعتدال است که انسان را به صراط مستقیم هدایت می کند. سیره رسول اعظم(ص) در دعوت مردم به دین و دینداری، براساس اعتدال و میانه روی بود. امیر مؤمنان(علیه السلام) فرمود: «سیره حضرت در زندگی اعتدال بود» و به صورت مؤکد امت را به اعتدال دعوت می فرمود:
«من و پرهیزکاران امتم از تن دادن به کارهای تحمیلی (که آمیخته به رفتار ساختگی و مایه ناراحتی و مشقت است) منزه و پیراسته هستیم.»
مربی خردورز با بهره گیری از شیوه های خردمندانه، توجه به اصل اعتدال را در تربیت دینی همیشه مورد توجه قرار می دهد. عدم توجه به این اصل مهم و اساسی، همچون آفتی است بر سرزمین وجود تربیت شونده که ریشه دین و دینداری و ایمان فطری او را می خشکاند. برون رفت از مسیر اعتدال در تربیت دینی بسیار آسیب زا است، از این رو در نظام تربیتی اسلام، توجه به اصل اعتدال همیشه مورد نظر بزرگان دینی قرار داشته، رمز موفقیت رسول اعظم(ص) در دعوت فراگیر و گسترده مردم، توجه به این اصل بوده است.