شهادت اویس قرنی
زمانی که پیامبر اسلام(ص) به خانه بازگشت، فرمود: این نور کیست که در این خانه مینگرم. گفتند: شتربانی که اویس نام داشت به اینجا آمد و زود رفت. فرمود: این نور را در خانه ما هدیه گذاشت و رفت.[۴]
طبق روایاتی نه چندان موثق، اویس همراه هیأتی از یمن یا کوفه به مدینه آمد. گفتهاند که بر اثر نشانه هایی که پیامبر(ص) از اویس گفته بود، عمر بن خطاب وی را شناخت.[۵]
شهادت
ظاهراً وی پس از سفری که به مدینه داشته، به کوفه آمده و در آنجا زیسته است.[۶] و در سال ۳۷ قمری/ ۶۵۷میلادی در سن ۶۷ سالگی، در جنگ صفین به شهادت رسیده است.[۷]
درباره محل درگذشت اویس چندین نقل وجود دارد،[۸] چنانکه قبری در ناحیه رقه در سوریه و نیز در جاهای دیگری همچون دمشق، اسکندریه و دیار بکر به وی منسوب است.[۹] با اینهمه، چنانکه بیشتر روایات نشان میدهد، وی در پیکار صفین، در سپاه امیرالمؤمنین علی (ع) حضور یافت و پیکر وی را در میان شهدای این واقعه یافتند. [۱۰]
امروزه مرقد و مزاری در شهر رقه سوریه به او منسوب است و قبر او در سمت چپ قبر عمار یاسر قرار دارد. این حرم، دارای گنبد و بارگاه و حرم کوچک و صحن است. و در روی سنگی که نصف روی قبر را گرفته به خط کوفی نام اویس نوشته شده است.[۱۱]
شرح حال
سنایی غزنوی:
سالها باید که تا یک سنگ اصلی ز آفتاب لعل گردد در بدخشان یا عقیق اندر یمن
قرنها باید که تا از پشت آدم نطفهای بایزید اندر خراسان یا اویس اندر یمن
دیوان سنایی غزنوی، ص۴۸۴
اختلاف نظر در جزئیات زندگی اویس ، حتی در سدههای نخستین هجری ، چنان بوده که برخی درباره شخصیت او با شک و تردید سخن گفتهاند. [۱۲]
با اینهمه ، گفتهاند که او از امیرالمؤمنین علی(ع) و عمر بن خطاب روایت کرده و برخی از رجال و محدثین سده ۱ق - که بیشتر کوفیند - از او حدیث شنیدهاند. [۱۳]
عبادت
در حالات عرفایی اویس گویند: بعضی از شبها میگفت: امشب شب رکوع است و به یک رکوع شب را به صبح میرساند. یک شب میگفت: امشب شب سجود است و به یک سجده شب را سپری میکرد. به او گفتند: اویس، چرا این قدر به خودت زحمت میدهی؟! گفت: کاش از ازل تا ابد یک شب بود و من آن را به یک سجده سپری میکردم.[۱۴]
زهد
همه اهمیت روایات برجای مانده در مورد اویس قرنی در این نکته است که او از نخستین الگوهای زهد و پارسایی در میان مسلمانان به شمار رفته ، و بعدها نزد صوفیه دارای اهمیت و مقام بلندی شده است، چنانکه نام او به عنوان یکی از زاهدان هشتگانه ، در میان تابعین ثبت شده است . [۱۵]
کهنترین روایات درباره اویس ، تصویری کاملاً صوفیانه از او ارائه میدهد. همه کسانی که در این روایات اویس را دیدهاند، او را در فقر و سرگشتگی و گمنامی در عین شهرت وصف کرده ، و گفتهاند که لباس مناسبی نداشت و همین امر، یکی از عوامل گوشه نشینی او از جامعه بوده است. [۱۶]
در روایتهای دیگری آمده است که او لباسی از جنس پشم بر تن داشت [۱۷] در این روایات ، جملههای حکمت آمیزی غالباً مبنی بر بیاعتباری دنیا و نزدیک بودن مرگ ، به اویس نسبت داده شده است . [۱۸] در ادبیات صوفیه ، اشارههای مفصلی به احوال اویس شده است . [۱۹]
جایگاه
نزد پیامبر(ص)
مولانا جلال الدین بلخی:
که محمد گفت بر دست صبا ازیمن میآیدم بوی خدا
بوی رامین میرسد از جان ویس بوی یزدان میرسد هم از اویس
او اویس و از قرون بوی عجب مر نبی را مست کرد و پر طرب
چون اویس از خویش فانی گشته بود آن زمینی آسمانی گشته بود
مثنوی معنوی، ، دفتر چهارم.
در ادبیات صوفیانه اشارۀ زیادی به احوال اویس شده است و در این میان حدیثی مشهور شده که به پیامبر اکرم(ص ) منسوب است بدین مضمون: «بوی بهشت از جانب یمن به مشام من میرسد».[۲۰]
طبق روایتی ، اویس در حالی که از حضرت رسول (ص ) بسیار دور بوده ، از احوال آن حضرت آگاهی مییافته است . [۲۱] امام علی(ع) در روایتی از پیامبر اکرم(ص) نقل میکند که ایشان در مورد اویس فرموده: او از حزب خدا و رسول اوست. مرگش به شهادت در راه دین خواهد بود، و گروه بسیاری به واسطه شفاعت او از آتش جهنم رهایی مییابند.[۲۲]
بر اساس نقلی که عطار نیشابوری در تذکره الاولیاء آورده است، زمانی که صحبت از اویس شد، حضرت رسول(ص) به اصحاب خود سفارش کرد زمانی که او را دیدند، سلام حضرت را به او برسانند، لباس ایشان را به او بدهند و از او بخواهند تا در حق امت پیامبر دعا کند. بعد از وفات پیامبر، خلیفه دوم وی را در سرزمین عرفات دید و سفارش پیامبر را انجام داد.[۲۳]
البته از آنجا که این مطلب بدون سند نقل شده است، اعتباری ندارد. خصوصا با توجه به تاکید صوفیان بر اینکه اویس در زمره مشایخ صوفیه بوده است و در این کتاب نیز روایات عجیب و غریبی در وصف اویس آمده است که بطلانش واضح است. به همین جهت احتمال اینکه اینگونه مطالب به قصد منقبت و فضیلت سازی جعل شده باشد زیاد است.[نیازمند منبع]
نزد شیعیان
نزد شیعه امامیه، اویس قرنی به عنوان یکی از یاران امام علی(ع) مقامی ویژه دارد. [۲۴] شیخ مفید نام اویس را از جمله کسانی آورده است که با علی (ع) بیعت کرد. [۲۵]
نزد صوفیه
از اویس به عنوان نخستین شخص از خردمندان دیوانه [۲۶] یاد شده است . [۲۷] گوشهگیری او از اجتماع و تنهایی ، مکاشفههای او، بدون اینکه راه زیادی در سلوک پیموده باشد و به پیری در این سیر رسیده باشد، بسیار موردتوجه صوفیه قرار گرفته است. این اهمیت زیاد اویس نزد صوفیه باعث شد تا فرقه و طریقه خاصی از تصوف با عنوان اویسیه ایجاد شود.
حمله موشکی به حرم اویس قرنی و عمار یاسر توسط گروههای افراطی سلفی در ماه رمضان ۱۴۳۴ق/ مرداد ۱۳۹۲ش
سید حیدر آملی از علمای عرفان، نام اویس را در کنار اصحاب خاص پیامبر(ص) همچون سلمان ، ابوذر، عمار و اصحاب صفه قرار داده است. او میان این عده و طبقه بعدی صوفیه تفاوت قائل شده است و این گروه از اصحاب را از شاگردان پیشوایان معصومین[۲۸] دانسته است .[۲۹]
اویس که در زندگی مادیاش مرارت و ملامت فراوان کشید. نقل شده که به هر کوی و برزنی می-رفت، مردم مثل دیوانهها با او رفتار میکردند و گاهی او را سنگ میزدند اما، نهایت شکایت اویس، فقط این جمله بود: «ساقهای من باریک است. سنگ کوچکتر اندازید تا پای من خون آلود نشود و از نماز نمانم که مرا غم نماز است نه غم پای. »[۳۰]
تخریب حرم اویس
در ۲۱ رمضان سال ۱۴۳۴ /ششم مرداد ۱۳۹۲، همزمان با شبهای قدر، گروههای تکفیری و سلفی فعال در سوریه که کنترل استان رقه را به دست گرفته بودند، با حمله خمپارهای به حرم عمار یاسر و اویس قرنی، صحن آنرا تخریب و با شلیک پیاپی موشک به دیوارهای حرم، بخشهای زیادی از آن را منهدم کردند. [۳۱]
پانویس
شیخ مفید، الجمل، ص۴۵۷
نگاه کنید: کلبی ، ج۱، ص۳۳۴؛ ابن سعد، ج۶، ص۱۶۱؛ خلیفه ، ص۱۴۶
ابن درید، ص۴۱۴؛ خلیلی ، ج۲، ص۵۴۲ -۵۴۳؛ رافعی ، ج۱، ص۹۱
مجلسی، ج ۴۲، ص۱۵۵؛ قمی، ص۲۳۹: [۱]
نگاه کنید: ابن سعد، ج۶، ص۱۶۲-۱۶۳؛ ذهبی ، ج۴، ص۲۰ بب
احمد بن حنبل ، ص۴۷۸
طبری، ص۶۲۸؛ نیز نکـ: نصر بن مزاحم، ص۳۲۴.
همو، ص۴۷۹- ۴۸۰؛ ابن حبان ، ج۴، ص۵۲؛ نیشابوری ، ص۹۹
یاقوت ، ج۲، ص۵۹۶؛ ابن بطوطه ، ج۱، ص۱۱۴
طبری ، ص۶۲۸؛ نگاه کنید: نصر بن مزاحم ، ص۳۲۴
قائدان، ص۲۹: [۲]
نگاه کنید: ابن حبان ، ج۴، ص۵۳؛ نگاه کنید: ابن جوزی ، ج۲، ص۴۳-۴۴
ابن ابی حاتم ، ج۱(بخش۱)، ص۳۲۶؛ ابن حجر، ج۱، ص۱۱۵
قمی، ص۲۳۹
مثلاً نگاه کنید: ابونعیم ، ج۲، ص۸۷؛ کشی ، ص۹۷- ۹۸
ابن مبارک ، ص۲۹۳؛ ابن سعد، ج۶، ص۱۶۱- ۱۶۵؛ احمد بن حنبل ، ص۴۷۵-۴۷۷، ۴۸۰-۴۸۱
همو، ص۴۷۹؛ نیز نگاه کنید: شیخ مفید، الارشاد، ص۳۰۶؛ کشی ، ص۹۸
ابن سعد، ج۶، ص۱۶۴- ۱۶۵؛ احمد بن حنبل ، ص۴۷۹-۴۸۰
نگاه کنید: ابونعیم ، ج۲، ص۷۹-۸۷؛ عطار، ص۱۹ بب
نگاه کنید: فروزانفر، ص۷۳؛ نیز نگاه کنید: عین القضات ، ص۳۲۶، ۳۴۹؛ قیاس کنید: علاءالدوله ، ص۳۶۵-۳۶۶؛ ابونعیم، ج۲، صص۷۹-۸۷؛ عطار، صص۱۹ ببعد.
نگاه کنید: کرمانی ، ص۲۵-۲۶
شیخ مفید، الارشاد، ج۱، ص۳۱۶
عطار نیشابوری، ص۲۰-۲۱؛دانشنامه جهان اسلام، ج۱۵، مقاله خرقه
الاختصاص ، ص۶ -۷، ۶۱، ۸۱ -۸۲؛ کشی ، ص۹
الجمل ، ص۱۰۹
عقلاءالمجانین
نگاه کنید: نیشابوری ، ج۱، ص۴۷؛ نیز عین القضات ، ص۳۴۹
تلامذه للائمه المعصومین
ص ۵۰۳، ۶۱۴ - ۶۱۵
عطار، تذکره الاولیاء، ص28.
صفحات: 1· 2