سیمای زنان آخر الزمان در روایات
31 خرداد 1394 توسط عابدي
آری و بدتر از آن!آنگاه در توصیف زنهای عصر ما که در آستانهی ظهور و روزگار رهایی قرار گرفتهایم چنین میفرمایند:«اذا شارکت النساء ازواجهنَّ فی التجاره حرصاً علی الدنیا»(بحارالانوار، ج52، ص 193، باب 25، حدیث 26) هنگامی که زنان برای طمع دنیا در داد و ستد همسرانشان شرکت کنند.امروز تجارت زنان بسیار رایج است برخی به صورت استقلالی و برخی به صورت مشارکت در تجارت همسرانشان به داد و ستد و تجارت اشتغال دارند.«یشتبه الرّجال بالنساء و النساءُ بالرجال(بحارالانوار، ج6، ص 307، باب 1، حدیث 6.) » مردها خود را به صورت زنان و زنها خود را به صورت مردان در میآورند. اگر ویژگیهای بدن دختران، چون ظرافت بدن و برجستگیهای مختلف آن نبود چه بسا دختران امروز با پسران اشتباه میشدند.«لعن الله المشتبهات من النساء بالرّجال و المشتبهینَ من الرجالِ بالنساءِ» لعنت خدا بر زنانی که خود را به صورت مرد در میآورند و مردانی که خود را به صورت زنان در میآورند. زیرا آنان از ناموس خلقت و آئین فطرت بیرون رفتهاند و نظام آفرینش را زیر پا نهاده با سرشت خویش در افتادهاند.« اذا تزنیت النساء بثیاب الرجال و سلب عنهنَّ قناع الحیاء» هنگامی که زنها جامهی مردان را بپوشند و پوشش حیا از آنان گرفته میشود.اما از مرحلهی جامهی جنس مخالف پوشیدن گذشته و فاتحهی پوشش حیا را خواندهایم امروز جامهی عفت و پوشش حیا نشانهی خرافه پرستی و علامت ارتجاع به شمار میآید.« لعن الله الرّجله من النساء(ابوالقاسم پاینده، نهج الفصاحه، ص 628.)» خداوند لعنت کند زنی را که خود را به صورت مرد جلوه میدهد.این لعنتی است که از زبان پیامبر رحمت(ص) نثار زن معاصر شده است آیا چقدر از زنان عصر ما را شامل میشود؟ هنگامی که وضع جامه پوشیدن زن معاصر را مشاهده میکنیم با این شلوارهای تنگ که تمام برجستگیهای بدن را به نمایش میگذارد و با این کمربندهای پهن و زخمت که چگونه این چنین سفت و سخت به کمر بستهاند و با این پاپیونها… کمتر میتوان تشخیص داد که او دختر است نه پسر، و بهتر میتوان تشخیص داد که دایره لعنت از زبان پیامبر(ص) چقدر وسیع است. «اذا رأیات النساء یبذلنَ انفسنهنَّ لاهل الکفر» هنگامی که زنان را میبینی که خود را در اختیار کافران گذارند در میان زنان ناآگاه به تعداد اندک و در میان زنان تحصیل کرده و روشن فکر به تعداد فراوان از این جرثومههای فساد یافت میشوند که خود را در اختیار بیگانه بگذارند و به این تباهی مباهات نیز میکنند و اسم آن را آزادی و پشت پا زدن به آداب و رسوم و تقالید میگذارند.(علی اکبر مهدی پور، روزگار رهایی، ترجمه یوم الخلاص، ص 752)و در حدیث دیگری نیز امام صادق(ع) میفرمایند: در آن زمان، زنان را میبینی که از بذل خود به کفار هیچ واهمهای ندارند.آمار بالای دختران از برخی ممالک اسلامی که خود را در معرض فروش در بازارهای تجارت دختران جوان در کشورهای اروپایی قرار میدهند، حکایت از تحقق این روایت دارد.(مریم معین الاسلام، علی غلامی، زن منتظر و منتظر پروری، ص 37)امام علی (ع) میفرمایند:« انَّ البهائم همها بطونُها و انّ السباع همها العدوانُ علی غیرها و انَّ النساء همّهنَّ زینه الحیاه الدنیا و الفساد فیها. انّ المؤمنین مستکینونَ انّ المؤمنین مشفقون انَّ المؤمنین خائفون» همانا تمام حیوانات در تلاشی پرکردن شکمند و درندگان در پی تجاوز به دیگران و زنان بی ایمان تمام همتشان آرایش زندگی و فساد انگیزی در آن است اما مؤمنان فروتنند، همانا مؤمنان مهربانند . همانا مؤمنان از آینده ترسانند.(ترجمهی نهج البلاغه، محمد دشتی، ص 284، خطبه 153.)در حدیثی که در بسیاری از کتب دانشمندان اهل سنت آمده چنین میخوانیم پیامبر هنگامی که آیه (59) سورهی مریم نازل شد(فخلف من بعدهم خلفٌ اضاعوا الصَّلوه واتَّبعوا الشهواتِ فسوف یلتونَ غیّاً (مریم59)فرمودند : یکون خلف من بعد ستین سنه اضاعوا الصلوه و اتبعوا الشهوات فسوف یلقون غیاً ثم یکون خلف یقرئون القرآن لا یعدوا تراقیهم، و یقرء القرآن ثلاثه مؤمن و منافق و فاجر» بعد از شصت سال افرادی به روی کار میآیند که نماز را ضایع می کنند و در شهوات غوطه ور میشوند و به زودی نتیجهی گمراهی خود را خواهند دید و بعد از آن گروه دیگری روی کار میآیند که قرآن را (با آب و تاب) میخوانند ولی از پیشانی آنان بالاتر نمیرود؛ چون نه از روی اخلاص است و نه از روی تدبر برای اندیشه به خاطر عمل بلکه از روی ریا و تظاهر است و یا قناعت کردن به الفاظ و به همین دلیل آنها به مقام قرب خدا بالا نمی رود.(تفسیر نمونه، ج 13، ص 103)قابل توجه اینکه اگر مبدأ شصت سال را هجرت پیامبر(ص) بگیریم درست مطابق بر زمانی میشود که «یزید» بر اریکهی قدرت نشست و سالار شهیدان امام حسین(ع) و یارانش شربت شهادت نوشیدند و بعد از این باقیماندهی دوران بنی امیه و دوران بنی عباس است که اسلام را به نامی قناعت کرده بودند و از قرآن به الفاظی، پناه میبریم به خدا که ما جزء چنین گروه ناخلفی باشیم.(ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 13، ص103.)
صفحات: 1· 2